حجاب
چند وقته میخوام در مورد حجاب مطلبی بنویسم اما وقت
نمیکنم. مسئله ای که این روزا نبودش یا حداقل کمبودش خیلی داره حاد میشه.
خدا رو شکر انقدر درگیر کار و درس هستم که به ندرت وقت می کنم برای انجام
کاری تو خیابونای تهرون قدم بزنم... اما خدایی نکرده اگه مجبور بشم که این
کار رو کنم!!! تا مدت ها از لحاظ روحی و فکری درگیر این مساله میشم. که
چرا؟؟؟ چرا ما که مثلا مسلمون هستیم یا حداقل اسم مسلمون روی ماست، این وضع
حجابمونه؟؟؟
نمیشه واقعیت رو انکار کرد. نباید چشامونو رو به واقعیت
ببندیم. من گاهی اوقات میبینم که اونایی که حجابشون رو رعایت می کنن چوب
بی حجابی بعضیا رو می خورن.نمونه اش کنار خیابون خیلی دیده میشه.
یه زمانی زن بی حجاب به کسی می گفتن که موهاش دیده میشد.اما الان اگه همچین
کسی باشه بهش میگن محجبه...تو همین چند سال اخیر فرم بد حجابی خیلی عوض
شده. این اواخر هم که طرح مبارزه با بدحجابی توسط نیروی انتظامی داره
پیگیری میشه که فکر نکنم نتیجه مناسبی داشته باشه یا لااقل نتیجه اش کوتاه
است.
چه باید کرد؟ اگه بگیم فرهنگ سازی و از این جور حرفا به نظر من شعاره...البته به قول قدیمیا خانواده است که فرد رو از کودکی تربیت میکنه...اگه تربیت حجاب یا بهتر بگم فرهنگ حجاب تو همه خانواده ها یه اصل بشه بهتر نیست؟
--------------------------------------
پاورقی: این اولین مطلبم تو پارسی بلاگ بود بعد از 6سال حضور در بلاگفا...ممنونم از دوستی که ناخواسته من رو به پارسی بلاگ آورد..